به مصطفی اون دور دورا رو نشون دادم و گفتم : " بنداز " . من میتونم تا اونجاها سنگ بندازم . بهش اون دور دورا رو نشون دادم . اونجا که کوها هستن . بعدش دریاها . اون دور دورا که بعدش میشه خارج . اونجا . پشت تمام خرابه های دنیا  . مصطفی یه نگاه به اونجا کرد و گفت : " من میتونم تا بعد از دور دورا هم سنگ بندازم بعد از تمام خرابه های دنیا " خدا به تمام حماقتمون خندید . ابر اومد . هوا تاریک شد . من و مصی همچنان توی کوچه بودیم . بعد ی روبروریی که اسمش ی روبرویی بود ، دوباره اومد روی بوم . ما سنگ انداختیم به حریم خصوصیش . به عکس هاش . پاهاش . که وقتی باز میشد تن دنیایی میلرزید ، آه . بانو الکسیس سادات الشریعه . خاک بر سر تمام رویاهای ی . های روییایی . و رویای محله مان ، بدون . با من بازی میکنی بانو ؟
بانو دستهاشو  باز کرد و ما به سمت هم دویدیم . رویا پرید ، ما دوباره بیدار شدیم و دیدیم هستیم . روبروی هم . بعد از هزار سال نبودن . دستهاشو آورد جلو و دستهامو گرفت . اومدم بگم گفت : " من هنوز دخترم . با اینکه عکس هامو پلیس فتا تماممشون رو پخش کرده داخل آحاد جامعه . آحاد جامعه تحریک شده و بعدش هم حامله و آخرش هم اون کسی که پدر شد ، باز خودش بود . این آحاد جامنعه ی لعنتی ! " برای سلامتی این پیروزی صلوات . برای تمام تلاشی که ی روبروریی کرد تا تمام اصولها و اصولگراها دستشون از مردم کوتاه بشه . آخه خدا جای حخ . حخ . حپچه                  

 نویسنده: #میثم_معارف 

#داستانک #سایه_ایرانی

#داستانک #سایه_ایرانی

#داستانک #لواشک #رضا

#داستانک #محمد_محرابی

#داستانک #میثم_معارف

#داستانک #سارا

  ,تمام ,، ,هم ,اون ,ی ,    ,دور دورا , ,بعد از ,همسایه ی

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

استخر مدرن دانلود فایل مدل مانتو بانکداران بام ایران shafagh83 وبلاگ نمایندگی صالحی دانلود مقاله و پایان نامه رایگان seven01 my luna راز باران